بچه مانع موفقیت زن میشه!
میگه: بچه 1 دونه ش هم زیادیه اما خب دیگه نمیشه همین 1 دونه رو هم نیاورد. اما فعلا زوده
میگم: ولی من آرزو دارم 12 تا بچه داشته باشم
میگه: میدونم که شوخی میکنی اما بدون بچه 1 دونه ش هم جلوی پیشرفت و موفقیت ادم رو میگیره
میگم: چه موفقیتی؟
میگه: دیوونه تو 2 تا بچه داشته باشی هم دیگه نمیتونی تکون بخوری چه برسه بخوای بری سرکار
میگم: سرکار برای چی؟
میگه: واا تو چقد پرتی پس این درس رو برا چی میخونی؟ نمیخوای به تاثیری تو جامعه ت بذاری؟ این میشه موفقیت
میگم: خب نمیشه تو خونه تاثیر بذارم؟
میگه: اره بشین کیک بپز و قرمه سبزی بار بذار شاید امواج تاثیراتت مریخ رو هم دگرگون کرد.
میگم : ببین من اگه مربی مهدکودک بشم خوبه؟ یا مثلا پشتیبان آموزشی چند تا محصل بشم از اول ابتدایی تا رفتنشون به دانشگاه یا اصلا بشم مشاور کودک و نوجوان؟ خوبه؟ اون وقت به نظر تو میشم یه زن موفق؟
میگه: آره اینطوری میشی یه ادم موفق. یه زن تاثیر گذار. باعث رشد و موفقیت بقیه هم میشی. اینجوری خدا هم ازت راضیه.
میگم: خب منم میخوام به جای اینکه بچه های مردم رو تو مهد کودک بزرگ کنم، بچه های خودم رو با عشق و محبت مادرانه بزرگ کنم. به جای اینکه پشتیبان آموزشی چندتا محصل بشم با تجربه ای که دارم میتونم به بچه های خودم کمک تحصیلی بدم. میخوام مادرانه بشیم پای صحبت دخترها و پسرای خودم و حرفاشون رو گوش بدم
یه نگاه سردی میکنه و عاقل اندر سفیه میگه: متاسفم بدجوری مخت رو شست و شو دادن