قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

آخه چطور با بچه درس بخونم؟

چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۳۷ ب.ظ

مهر پارسال که شروع کردم برای کنکور ارشد بخوانم فاطمه هفت ماهه بود. افسردگی پس از زایمانم تازه تمام شده بود و کلاس های حوزه همسرم شروع شده بود. برای نگهداری از دختری که به هیچ وجه حاضر نبود غذای کمکی بخورد و مدام به من وصل بود، دست تنها بودم. مدام به من وصل بود یعنی من در طول شبانه روز فقط می توانستم شب که ارسلان می آمد به دستشویی بروم. فاطمه در طول روز فقط نیم ساعت می خوابید و دوست داشت بغلم باشد. از آن نیم ساعت استفاده می کردم که خانه را قابل نشستن بکنم. در این میان در طول هفته دو شب و آخر هفته غالبا مهمان داشتیم. در روزهای هفته هم حداقل چهار روز برای دورهمی مهمان خانم داشتم یا بچه های همسایه می آمدند. اوضاع جوری بود که تمام روز جمعه به خانه تکانی می گذشت. اخر پاییز رفتم قزوین-خانه پدری- که درس بخوانم اما در بدو ورود دست فاطمه به نحو بدی سوخت و یک ماه طول درمانش کشید و باز نشد درس بخوانم. دو روز از برگشتمان به قم نگذشته بود که دست فاطمه در رفت و بخاطر اشتباه پزشکی یک ماه دیگر هم خوب شدن این دست طول کشید. باز هم نبود همسر، بچه ی وابسته، مهمان های مکر سرزده و مریض شدن های فصلی و یا ناشی از دندان دراوردن

 

خب اخرش من به علت نداشتن مدیریت و برخی دیگر از مهارت های زندگی سرجمع 20 روز هم نتوانستم درس بخوانم که نتیجه اس یک رتبه نجومی بود. اما چند روزی است که مجددا شروع کرده ام به خواندن. البته هنوز روال کار خوب نیست اما نمی توانم بگذارم امسال هم از دست برود. امسال که آقا تاکید کرده هم بچه دار شوید هم درس بخوانید مصمم تر شده ام چون دیگر خیالم از آن جهت راحت شده که برای نفسم می خواهم درس بخوانم یا درس می خوانم چون احساس وظیفه می کنم. 

 

پارگراف اول درمورد زندگی من بود اما این وضعیت منحصر به من نیست. منحصر به تمام زنانی است بعد از بچه دار شدن هزار مساله جدید برایشان ایجاد شده، هر روز یک اتفاق پیش بینی نشده دارند اما دوست ندارند از درس خواندن دست بکشند. علی الخصوص زنانی که فعالیت های اجتماعی داشته اند. به همین جهت تصمیم گرفتم از شما کسانی که تجربه دارید کمک فکری بخواهیم. چطور به عنوان یک بانوی دغدغه مند به بهترین وجه مادری و همسری کنیم اما از درس خواندن دور نمانیم؟!

در ادامه ایمیل یکی از دوستانم که مادر هستند و دکتری فلسفه دانشگاه تهران پذیرفته شده اند را می آورم. همچنین یک برنامه غذایی و دو برنامه برای کارهای منزل ارائه شده است که با توجه به شرایط هرکس می تواند تغییر کند و مورد استفاده قرار بگیرد

 

 

پ ن: مخاطب این مطلب کسانی هستند که به ضرورت این که باید درس بخوانند یا اینکه برای زندگی روزمره شان برنامه داشته باشند، رسیده اند. پس جای این بحث که ایا زن در این شرایط باید درس بخواند یا نه، اینجا نیست

 

این پست درمورد برنامه ریزی کارهای منزل است و پست های بعدی درمورد مدیریت زمان و  برنامه مطالعه خواهد بود.

 

 

 

 

 

 

ایمیلی که دوستم فرستادن:

 

سلام سهیلا جان
حالا که مصمم شدی انشالله خدا هم کمک میکنه و به وقتت برکت میده
من بر اساس تجربه خودم میگم این چیزها به م کمک کرد که بتونم با وجود وقت کم الحمدالله رتبه خوبی بیارم:
1. برنامه ریزی دقیق، یعنی اول نوشتم کدوم کتابها رو باید بخونم، بعد اونا رو مرتب کردم و اولویت بندی،  نوشتم خوندن هر کدوم تقریبا چه زمانی میخواد،  بعد نوشتم تو روزهای هر هفته، هر روز چند ساعت وقت دارم، روزهایی که شوهرم میتوانست زودتر بیاد رو گذاشتم برای درسهای مهمتر و اونهایی که تمرکز بیشتری میخواد، روزهایی که شوهرم دیر میومد برای درسهایی که قطع و وصل شدن شون مخل مطالعه نمیشه، مثل لغت زبان خوندن، یا مطالعه جزوه های قبلی خودم تو مقاطع کارشناسی و ارشد. 
2.مهمترین وقتی که میشه روش حساب کرد وقت خواب بچه س، باید کارهای خانه رو تو بیداری بچه انجام داد جوری که وقتی خوابید هیچ کاری نمونه الا درس خوندن، من گاهی اوقات بعد خواب شبش دو ساعت بیدار میمونم و گاهی صبح دو سه ساعت زودتر بیدار میشدم
3.  یه نکته خیلی مهم خاموش کردن مودم یا گوشی موقع مطالعه س، من تقریبا شبکه های اجتماعی رو برای چندین ماه تعطیل کردم، میزان پست گذاشتن تو وبلاگ رو به ماهی یکبار تقلیل دادم و جز ایمیل که هر شب چند دقیقه چک میکردم، وقت دیگری صرف اینترنت نکردم
زمانی که زینب خودش مشغول بازی یا تماشای برنامه خردسالان میشد به جای اینکه سراغ گوشی برم سراغ همون جزوه ها میرفتم
4. حتما حتما روزی یک ساعت تا دو ساعت فقط و فقط با بچه بازی کن تا بهش فشار نیاد، روحیه خوب بچه واقعا خستگی آدمو رفع میکنه و دوباره انرژی میده برای درس خوندن
5. برای کارهای خانه هم جدول برنامه درست کن، بدونی غذایی که هر روز قراره بپزی چیه، کی جارو کنی و کی خرید کنی و کی حموم و دستشویی رو بشوری

در آخر اگر روزی دیدی با وجود اینکه بچه خوابه یا همسرت نگه ش میذاره باز علاقه نداری بری سراغ کتاب نا امید نشو حتی اگه این حال یک هفته طول بکشد 
بالاخره خوب میشی و بر میگردی

مهمتر از قبول شدن تو کنکور اینه که شما عمرت رو توی راهی صرف کنی که بعدتر بابت اون متاسف نیستی، پس سعی کن از خواندن و یاد گرفتن لذت ببری، اگه با چیزی که میخونی درگیر شدی و فکرهایی به ذهنت رسید یا سوالهایی اونا رو بنویس، به نظرم تمرین دانشجوی محقق و مسیول بودن از همینجا شروع میشه
به اطرافیانت هم نشون بده که کاری که میکنی واقعا برات جدیه، این طوری همراهی و کمک اونها هم بیشتر میشه خصوصا همسرت وقتی ببینه با درس خوندن حالت خوبه و پرانرژی و امیدوار هستی حتما خیلی بیشتر همراهی میکنه، پس اضطراب ها و نگرانی هات رو اصلا جدی نگیر
در آخر یادت نره زندگی و خانواده ت باارزشترین چیزیه که خدا بهت بخشیده، مدرک و دانشگاه در مقابل این هیچ چی نیست
امیدوارم خدا کمکت کنه، هم به وقتت برکت بده هم انگیزه و شورت رو بیشتر کنه

 

..................................................................................................................................

برنامه هفتگی خونه !

 


شنبه ها...مرتب کردن کشوها و سروسامان دادن کمدها 

یکشنبه ها....روز یخچال و کابینت ها(هر هفته یک کابینت) 

دوشنبه ها... تمیز کردن مایکروفر و گاز و هود 

سه شنبه ها....روز یه گردگیری دبش! + تمیز کردن کلید پریزها 

چهارشنبه ها....نظافت سرویس های بهداشتی 

پنجشنبه ها(روز اصلی نظافت و بازیابی خونه هامون پنجشنبه هاست)...جاروبرقی حسابی و T کشیدن+ تمیز کردن راه پله های ورودی خونه و یا تراس+ (شیشه ها هرماه یکبار* 

جمعه ها....استراحت، 
البته لباس ها و ملحفه ها و به خصوص روتختی رو صبح جمعه یا عصرش بریزید توی ماشین

تا اولا برای شروع هفته همه ی لباس ها تمیز باشن و ثانیا فرداش یعنی شنبه که میخواین کمدها رو مرتب کنین

لباس های تمیز رو هم بچینید.

حالا بریم حالشو ببریم از خونه ای که همیشه برررررق میزنه و همه لذت میبرن ازش!

خونه ای که به هرکس واردش میشه کلی انرژی میده

... 
نکته 

برنامه روزانه: 

هر روز برنامه نطافت نیم ساعته زیر علاوه بر نظافت جاهای مشخص شده در هر روز از هفته باید انجام شود: 
آشپزخانه ظرف.های کثیف را بشویید یا در ماشین ظرفشویی بگذارید.

بعد از آن سینک را با اسکاچ تمیز کنید. (5 دقیقه)

با یک دستمال نم.دار یا پاک.کننده چند منظوره چربی.های روی گاز که در اثر آشپزی دیروز به.وجود آمده را پاک کنید 
. (یک دقیقه) روی کابینت.ها را پاک کنید و اگر چیزی کف آشپزخانه ریخته با تی آن را تمیز کنید. (2 دقیقه)

دستمال.های آشپزخانه کثیف را در سبد رخت.چرک.ها بیندازید. (یک.دقیقه)

حمام اسکاچ حمام را بردارید و روشویی را با آن تمیز کنید. معمولا لکه.های خمیردندان، روشویی را کثیف می.کنند. (یک.دقیقه) 

جا صابونی.ها را تمیز کرده و اگر صابون یا دستمال تمام شده آن .را جایگزین کنید. (یک.دقیقه) 

آینه حمام را با یک دستمال و شیشه پاک.کن تمیز کنید. (یک دقیقه) 

توالت.ها را سریع بشویید و آبکشی کنید. (2 دقیقه) 

اتاق خواب پتو را بردارید و ملحفه را صاف و مرتب کنید. اگر لازم است آن را عوض کرده و اگر نیست پتو را روی آن بکشید.. (2 دقیقه) 

لباس.هایی که گوشه و کنار اتاق ریخته را مرتب و آویزان کرده و روی میز توالت را مرتب کنید و وسایل اضافه را داخل کشوها بگذارید. (4 دقیقه) 

لیوان آب را به آشپزخانه و کتاب.ها و مجلاتی که خوانده.اید را به کتابخانه برگردانید. (یک..دقیقه) 

اتاق پذیرایی تمام چیزهایی که اتاق.پذیرایی شما را به هم ریخته.اند جمع کنید و سر جای خود بگذارید. لیوان..ها و ظرف.ها را در آشپزخانه بگذارید. کنترل.ها و وسایل اتاق را هم سر جای خود قرار دهید. (4دقیقه) 

مبل.ها و روکش آن.ها را مرتب کنید، بالشتک.ها و کوسن.ها را هم سر جای.شان بگذارید. (2 دقیقه) 

با یک دستمال مرطوب اثر انگشت، گرده.ها و خرده.ریزها را از روی میزهای شیشه.ای پاک کنید. گرد و خاک صفحه تلویزیون را هم با یک دستمال خشک بگیرید. (3 دقیقه) 


برنامه غذایی. 

شنبه ها: 

نهار:خورشتی قیمه - قورمه سبزی - بادمجان – کرفس- فسنجان- به- بامیه- لوبیا سبز 
شام:املت گوجه- قارچ- کلم –تخم مرغ و خرما – اسنک با ساندویچ میکر 

یک شنبه ها : 
نهار:کوکو سیب زمینی –کوکوی مرغ – کوکوی هویج - سبزی – کروکت اسفناج - شامی - کتلت و ... 
شام: کشک بادمجان-کشک کدو- خوراک بادمجان- گراتن بادمجان 

دوشنبه ها 
نهار: استانبلوی - عدس پلو - لوبیا پلو -هویج پلو- میگو پلو – رشته پلو و مرصع پلو -شکر پلو ..... 
شام : سوپ جو- سوپ سبزیجات- سیب زمینی شکم پر- عدسی - سینی سبزیجات بخار پز 

سه شنبه ها 
نهار: ماکارانی - لازانیا- ته چین مرغ1 – ته چین مرغ 2- ته چین بادمجان 
شام: آش رشته –آش ماست – آش انار – آش غوره - آش شلغم 

چهارشنبه ها 
نهار: ماهی - میگو - مرغ – ماهیچه- بنیه میگو- کباب تابه 
شام:کوفته – دلمه – پیتزا- مرغ بریان با سبزیجات – ناگت مرغ 

پنج شنبه ها 
نهار:چیکن استروگانف - ساندویچ مرغ و قارچ - سالاد الویه – هات داگ و ... 
شام :میرزا قاسمی- جگر – تو تابه ای – چیکن کوردن بلو - چیپس و پنیر 

جمعه ها 
نهار: کباب - آبگوشت- دمپخت 
نون پنیر – فلافل- سمبوسه- اشکنه- پیراشکی 

مخلفات همراه غذا ( هر روز با توجه به غذا:)

سالاد خیار و گوجه

ماست 
سالاد کاهو 
زیتون 
ماست و خیار 
سالاد شیرازی 
ماست و اسفناج 
ماست و کدو 
ترشی

۹۵/۱۰/۰۸
سهیلا ملکی

نظرات  (۲۴)

۰۸ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۲ فاطمه غلامی
من بهت افتخار میکنم سهیلا جان بابت این عزمت :)

به خانم دکتر سلام برسون تشکر کن
هی این استادم میگفت زیر و واقعی برنامه ریزی کن من نمیفهمیدم
تازه فهمیدم ریز یعنی چی
پاسخ:
 من کوچیکتم :))

چشم، بزرگواری
والا من که مدرسه‌ای هستم هنوز ، در پیِ راحت شدنِ از درسم! میدونم که میدونید که خیلی واضح و مبرهنه که برای یادگیری و دونستن علم نیازی به مدرک نیست و دانشگاه و مدرک و آینده‌ی شغلی و کاری صرفاً یه انگیزه‌ست :)
پاسخ:
اگه اینطور بود علمای بزرگ اسلام خودشون درس می خوندن راهی یه کشور دیگه نمی شدن برای استفاده از حوزه اون جا
نه؟ 
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۹:۱۵ دلا بانو
من همیشه میخواستم این سوال رو ازت بپرسم که با وجود دخترت چطور درس میخونی:)
منتظر پست بعدت می مانیم:)
ان شاالله که موفق باشی  و قبول بشی عزیزم
پاسخ:
:)))
بچه و همسر و کارهای خانه که تعطیل شدنی نیستند باید راهی برای مدیریت همه شون پیدا کرد. ولی این حجم از مهمونی رو نمیتونید کم کنید؟ رسما هرروز هفته مهمان دارید. واقعا سخته.
به خصوص اون دورهمی های خانومانه و بچه های همسایه!

پاسخ:
خواهر یه پست مجزا می زنم حتما برات می گم قضیه رو :/
روضه س برا خودش
راستش نامه رو نخوندم، حوصله شو نداشتم!
اما کلا این حرفها جای بسی بحث داره! بس، بسی، بسیار! ههه هه!
موفق باشی
پاسخ:
خب پس قبل از نامه رو هم خوب نخوندی وگرنه کسی که به ضرورت درس خوندن خودش رسیده یعنی قبلش بحثاش رو کرده همینطوری چون بقیه می خونن نمی خواد بخونه

از قضا من منتظر بودم بیای راهکار بدی خواهر
۰۹ دی ۹۵ ، ۰۸:۴۵ مامانِ معصومه
سلام بانو.
من هم کمی تا قسمتی شرایط شما رو دارم.دخترم هشت ماه و حدود ده روزشه و ارشدمو گرفتم و دارم سطح سه حوزه رو  می خونم.و چون قبلا حوزه نخوندم و بخاطر معادل کردن مدرکم با سطح دو حوزه و بعد هم قبولی اون ،وارد حوزه شدم و این اتفاق هم فقط برای یکبار در جامعه الزهرا افتاد و منم بخاطر مرخصی های بارداری و زایمان و بعد هم نقل مکان از قم فرصت حضور در کلاس نداشتم و الان باید به صورت غیرحضوری درس هایی مثل فقه و تجزیه و ترکیب رو پاس کنم.اونم منی که قواعد عربی به شکل اعجاب آوری سلول های مغزم رو به منجمد کردن وا می داره.خلاصه جونم برات بگه که منم هرجور شده باید به مدد خدا و لطف اهل بیت این پیچ زندگی رو پشت سر بذارم وگرنه من می موندم حسرت از دست دادن این فرصت طلاییِِ تحصیل در سطح سه حوزه.و البته که ما می تونیم و زن با یک دست گهواره کودک و با یک دست جهان رو می تونه تکون بده و ان شالله توی همین فرصت های خواب اون جوجه های شیرین و شیطونمون می خونیم و خدا هم برکت میده.اگرم نشد که نشد.مهم اینه که ما تلاشمون رو کردیم و روز قیامت از ما نمیپرسن معدل ارشد و دکترات چند بود؟اما میپرسن که چرا تویی که انسان ساز بودی در حق کودکت کم گذاشتی.یادمون نره اولویت با خانواده است .البته جسارت نشه اینا رو اول دارم به خودم میگم.سرت رو درد آوردم.برم تا بیدار نشده به مطالعه سی دی نکات نحوی تجزیه و ترکیب برسم.رفتی حرم برای ما،همه دور افتاده های از حرم و معصومه من و عاقبت بخیری اش دعا کن
خدا پناه زندگی ات
پاسخ:
سلام عزیزم
هزار افرین به عزم و اراده شما
بله حتما اولویت با خانواده ست، از طرفی بیم این دارم که فردای قیامت خدا بگه از استعداد و پتانسیلی که بهت دادم چرا بیشتر استفاده نکردی و تنبلی کردی

حتما اختصاصا یک بار به نیابت از شما می رم زیارت اگه لایق باشم. ان شاء الله مدد اهل بیت شامل حالتون بشه

راستی چی می خونید جامعه؟
۰۹ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۴ ساجده ابراهیمی
ان شاالله که موفق باشی عزیزم
درباره برنامه غذایی و نظافت من احساس میکنم خیلی سختگیرانه هست. مادر من که فقط خانه دار هست هرروز انقدر نظافت انجام نمیده. بنظرم میشه مثلا بجای وقتای خورد، آخر هفته یه وقت کلی بهش اختصاص داد. غذاهام که بعضیاشون خیلی مفصلن:) تو روزای کوتاه زمستون خیلی وقت گیر میشن.
پاسخ:
ممنون ساجده ی جان 
اره خب به شخصه من بهش عمل نمی کنم :)) برنامه من اولیه با یه برنامه از خودم که البته اون از این مفصل تره :/ چون یه وروجک مدام در حال ریخت و پاشه

غذا ها رو هم زیاد داده که هرکس مطابق با سلیقه و شرایطش انتخاب کنه

گرفتی دکترای فلسفه تهران کی میشه؟ :))
۰۹ دی ۹۵ ، ۱۴:۴۴ مامانِ معصومه
وقتی می خونمت پی می برم به شباهت هامون.شما یکسال از من بزرگترید و هردمون وی دوران دانشجویی توی تشکل های دانشجویی فعال بودیم و سر پر شوری داشتیم و  تقریبا توی یک سن بچه دار شدیم...اینکه دست تنها بودیم...اینکه بچه هامون اوایل شب زنده دار بودند و حالا هم شبا شصت بار از خواب پا میشن...اینکه افسردگی بعد زایمان گرفتیم و با این تفاوت که این افسردگی و خواب کم باعث شد تا سه ماهگی دخترم بیشتر شیر نداشته باشم...اینکه الان هردومون با وجود بچه میخوایم درس بخونیم و البته من بنا به دلایلی و به سفارش دکتر دخترم باید مداااااام وقتی بیداره چشمش بهم باشه و بهش توجه و باهاش بازی کنم و تنها زمان خوابش وقت درس خوندن و کار کردنمه...
خلاصه خوشحالم از آشنایی تون
پاسخ:
عزیزم. الهی بگردم
چقدر شبیه. 
ان شاء الله خدا روز به روز توانت رو بیشتر می کنه
الان کوچولوی شما ماهشه؟ 
سلام. چند وقتی هست که مطالبتون رو می خونم
منم یه پسر دوسال و نمیه دارم و یه پایان نامه
این چیزایی که گفتید خیلی خوبه ولی عمل کردنش سخت، من هر کاری تو خونه انجام بدم، پسرم باید توش مشارکت کنه حتی آشپزی به خاطر همین هر کاری چند برابر خودش زمان می گیره تازه اگه به سرانجام برسه، تقریبا می شه گفت وقتی بیداره کمتر کاری انجام می شه :)  وقتی هم که خوابه منم و هزار تا کار + استرس که آخرش هیچ چی در نمیاد از توش
پاسخ:
سلام

به به، به این مادر و پسر فعال :)

نه نگید اینطوری، ان شاء الله خیلی هم چیزای خوب، نتایج خوب از توش دربیاد
نمی تونیم که بی تفاوت بشینیم. همینطور که ننشستید 
۰۹ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۱ خانوم فاف
واقعن خانوم هایی که با وجود مسولیت زیاد و بچه داشتن درس می خونن رو تحسین می کنم. 
من شرایط مخاطبای این پست رو ندارم... ولی نمی خوام رشته ای رو که تو دوره ی کارشناسی خوندم ادامه بدم. حالا موندم چی بخونم... واقعن گیج شدم و همین باعث شده فعلن بی خیال درس و دانشگاه بشم. البته به اضافه ی یه سری مسائل دیگه.
از ته قلبم براتون آرزوی موفقیت می کنم :)
پاسخ:
سلام عزیزم
منم با وجود عشقی که به رشته کارشناسیم دارم نمی خوام ادامه ش بدم

خدا خیرت بده خیلی محتاج دعام :)
۰۹ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۶ همنفس یار
ممنون عزیزم از اینکه وقت گذاشتی و نوشتی.
این صحبت را حضرت آقا کی گفتن،  من نشنیده بودم. دلیل خوب و محکمیه برا من و البته انگیزه داد بهم. 
هر چند که با وجود دختر نوزادم شرکت کردم دکترا و بعدش پروسه مصاحبه و حالا هم درس خوندن ولی همچنان میلنگم. مخصوصا الان که فصل امتحان شده، به سرم میزنه دیگه ادامه ندم ولی به عقب که برمیگردم و سختی هایی که کشیدم برای قبولی این اجازه رو به خودم نمیدم.  پس با توکل به خدا جلو میرم، شما هم موفق باشی در آزمون ارشد و تمام آزمون های زندگی
پاسخ:
جدیدا، فکر کنم کمتر از یک ماهه.

نه نه شیطون رو لعنت کنید ادامه ندم چیه

حتما پیش برید. ان شاء الله بهترین ها براتون پیش بیاد

ممنون از شما
حالا علاقه ست و خیلی هم خوبه. 
ولی حوزه رو مستثنا میدونم ، توی درس‌های دینی ، صرفاً بهره‌مندیِ از حضورِ یک عالمِ واقعی اونقدری ارزشمند هست که علما حاضر به رفتن به حوزه‌های شهرهای دیگه بودن ولی دانشگاه‌های امروزی رو نمیدونم :)
پاسخ:
فکر کنم به اینم بستگی داشته باشه که بخوای برای پای کدوم استاد و کدوم دانشگاه
۱۰ دی ۹۵ ، ۱۱:۱۲ مامانِ معصومه
معصومه من امروز دقیقا 259روزش میشه ان شالله.
من ارشدم روانشناسی و رشته حوزه ام تعلیم و تربیته.
البته زمانی برا این رشته اقدام کردم که دخترم رو باردار بودم و قرار نبود ما از قم نقل مکان کنیم ومن می تونستم با فراغ بال تا دو سالگی اش رو مرخصی بگیرم هرچند که چون از بچه های دانشگاهی بودیم این ترم اجبارا باید پیش نیاز ها رو پاس کنیم وگرنه معلوم نیست وضعیت پذیرشمون چی میشه.
دوست داشتم حداقل تا دو سالگی اش سراغ کاری بجز بازی و نگهداری با اون نمی رفتم.چون سخته واقعا.یک ماه دیگه امتحان دارم و دو تا از کتابام رو هنوز نخوندم و احکام هم قربونش برم در حد اقای فلاح زاده از ما نوگل های نورسیده انتظار دارند که جدای از هممممممممممه احکام مربوط به دختران تفاوت فتاوای امام و هشت مرجع دیگه رو هم  بدونیم.اونم منی که کلا کمیت حفظ کردن احکاممم  برعکس روایات و احادیث و اشعار،ضعیفه و همیشه از ایت الله گوگل یا جناب همسر یا رجوع به رساله کمک میگیرم برا لنگ نموندم.خلاصه اصن یه وضییییییییی
یکی از همکارانم توی قم که از بستگان اقا هستن هم همین کار رو کردن و تا سه سالگی بچه هاشون درس و کار و همه چی رو تعطیل کردن و فقط کارشون بازی و پرورش خلاقیت بچه هاشون با وسایل دور ریز خونه بود و بعد هم ادامه تحصیل دادن و هم کار کردن الان دو تا پسر دارن که نابغه اند و فوق العاده باهوش و مودب.و خودشون هم جز بهترین مشاوره های و اساتید حوزه علمیه قم هستن.و البته عروس اقا هم با وجود بچه تازگی از دکتراشون دفاع کردن
پاسخ:
عزیزم
خدا حفظش کنه

می دونید الان دارم عاشقتون میشم؟ :)) 
مگه تعلیم و تربیت جامعه غیرحضوری هم داره؟

شمام همسرتون طلبه ن؟

خدا بچه های فامیلتون رو حفظ کنه و هم خودشون رو

دختر اقای حداد یعنی؟
۱۰ دی ۹۵ ، ۱۱:۴۶ ساجده ابراهیمی
آره :))
هم طرز نگارشش که مثل خودش آرومه، هم "زینب" رو که اشاره کرد:)
پاسخ:
خخخخ 
خب پس قبل از نامه رو هم خوب نخوندی وگرنه کسی که به ضرورت درس خوندن خودش رسیده یعنی قبلش بحثاش رو کرده همینطوری چون بقیه می خونن نمی خواد بخونه

برگرفته شده از yekzan.blog.ir


+نه! اتفاقا قبلشو خوندم کاملا! :|
و نگرفتم منظورتو از این جملات!
اتفاقا نکته ش همینه! من با وجود بچه ها هیچ ضرورتی برای تحصیل نمی بینم! هیچی! ضرورت من فقط مادری و همسریه.
تحصیل برای من بعد از دو و سه و ترجیحا چهار سالگی بچه ها موجهه! و هرگز توجیه نمیشم که مادری بچه ش رو ویلون و سیلونِ خونه ی این و اون، و بدتر از اون، مهد کودک بکنه که میخواد "درس بخونه" یا بدتر از اون"سرکار بره!"
اینو کسی داره میگه که تا دوسالگی پسرکش دانشگاه رفته و ارشد گرفته و همچنان عذاب وجدان داره از اون روزگار!! و با اختلاف سنی کم بچه آورده و الان ترجیح میده فقط مادری کنه.
در هرحال نظرم اینه که با یک بچه شاید بشه درس خوند که اونم من باشم زیر دو سه سالگی تکرارش نمیکنم، و با دو بچه که هرگز!!!
و بین بچه ی زیاد آوردن و در همون حین، درس خوندن، اصلا نمیشه جمع کرد. مگر اینکه بین بچه ها فاصله ی زیاد بذاریم. یا تحصیل رو به بعد از چندسالگی بچه ها موکول کنیم که تصمیم خودم همینه. یعنی از سه سالگی گل پسر دکترا رو شروع میکنم ان شالله. قبلش حتی بهش فکر هم نمیکنم.
بعدم استفاده از استعداد اصلا تحصیل کردن نیست! درس خوندن به نظرمن، سخیفترین ترین نوع استفاده از استعدادهاست! این مدرک گرایی افتضاحه، برای استفاده از استعدادها باید باری از دوش جامعه برداشت و به نظر من تحصیل فقط و فقط با این هدفه که توجیه میشه.و اگر قراره من دکترابگیرم که باز بچه بیارم و بعد هم اصلا با دکترام کاری نکنم و بهره ای نبرم، بهتره بیت المال رو هدر ندم!
این مدرک گراییه نه تحصیل! تحصیل حداقلی و دانشگاهی باید وجود داشته باشه حتما، اما مدرک گرایی و افزایش اعتبار مدرکی صرفا به اسم لزوم تحصیل کار عبثیه! (چقدر این جمله مفهوم بود آیا؟!)
این تونستنها، عذاب وجدان نداشتنها، و همه چیز، به خیلی خصوصیاتِ شخصیِ هرکسی بستگی داره. و هرکس خودش تصمیم گیرنده ست و خودش پاسخگوست.
با احترام! :)
گفتم که جای بحث داره! باور نکردی!
چون گفته بودی "مخاطب این مطلب کسانی هستند که به ضرورت این که باید درس بخوانند یا اینکه برای زندگی روزمره شان برنامه داشته باشند، رسیده اند. پس جای این بحث که ایا زن در این شرایط باید درس بخواند یا نه، اینجا نیست

برگرفته شده از yekzan.blog.ir
اینها رو نگفتم! چون پستت اصلا برای من نیست! من به ضرورت تحصیل در شرایط کنونیم نرسیدم! و میدونم اینکه تو این دو سالِ بودن گل پسر درس نخوندم و خونه موندم درست ترین تصمیم زندگیم بوده :) و اینکه تو دوسال اول زندگی پسرک درس خوندم و ارشد گرفتم همچنان کار پرافتخاری برام نیست!
امیدوارم مدیون پسرک نباشم...
+من شرایط خوبی دارم، یه پست داشتم که خانم مرکز بهداشتی باورش نمیشد که تو 26 سالگی دوتا بچه داشتم و یه ارشد! ههه هه!
اینو گفتم که فکر نکنی یه آدم تنبل و راحت طلب داره اینها رومیگه! :)
همونطور که گفتم اینها به شخصیت آدمها وابسته ست.
خواهر من همیشه در حال تحصیل بوده. الان سی ساله ست یه دختر سه ساله داره و یک سال دیگه دکتراش تموم میشه! نه جرئت داره بچه بیاره و نه ترک تحصیل کنه.
و من شرایط خودمو از او بیشتردوست دارم در حالی که او مجاهدتر از من تصور میشه! اما من برعکسش رو فکرمیکنم :دی
پاسخ:
خب هرچی کی خواستم در پاسخ کامنت قبل بگم با خوندن این کامنت برطرف شد
درکل زیاد تفاهم داریم باید بیا خواستگاریت :دی

ممنون که وقت گذاشتی
۱۰ دی ۹۵ ، ۱۹:۳۷ ملکه بانو
چه جوریه یه بار در هفته جارو زدن، گردگیری یا دستشویی شستن کافیه براشون؟ این موضوع برای من عمیقا جای سواله!

به نظرم اکثر نکات رو گفتن. 
یکی تعریف می کرد: توی بین الطلوعین فقط از روی کتاباش می خونده و صداش رو ضبط می کرده. بعد تو طول روز هر موقع موقعیتش پیش می اومده اونو گوش می کرده. همین جوری دکتری گرفته.

جالب بود برام که درسای سخت رو گذاشته بود مواقع زود اومدن همسرش. مال ما برعکسه. من اگه روزی همسرم بخواد زود بیاد کارام تعطیل میشه!

یکی دیگه که من اصلا با این برنامه هایی که گذاشتی نتونستم تا حالا کنار بیام.
پاسخ:
منم نمی دونم چطور براشون کافیه :)) خودم تقریبا هفته ای 3 یا 4 بار جارو می کنم

چقدر روش جالبی بود

منم شوهرم باشه همه کارام تعطیل میشه مگه اینکه با فاطمه برن بیرون

من معمولا با برنامه هفگی کارای خونه پیش میرم، کمی تغییرش دادم

ولی اون برنامه روزانه رو غالبش برا من متفاوته
مثلا من گاز رو هفته ای یک بار فقط تمیز می کنم در طول هفته کاریش ندارم
۱۰ دی ۹۵ ، ۲۰:۳۳ همسر سید علی
سلام بانو 
من از خواننده های خاموشتون هستم
چه برنامه جالب و خوبی، ان شالله که موفق باشید :)
حقیقتش منم خیلی درگیر همین مسئله کم آوردن وقت و چطوری مدیریت کردن زمانم بودم ، یه برنامه ریزی کردم و واقعا باهاش خیلی خوب تونستم به کارهام برسم، شاید به درد شما هم بخوره :)
برنامه درسی ، چیزی که خیلی در مطالعه و برنامه ریزی کردن برای کنکور مهمه، فیش برداریه، من نتونستم همه منابع کنکور رو بخونم چون ماشالله یه عالمه بود، برای همین مثل دوستتون اول اولویت بندی کردم ، و بعد از هر مبحث و کتابی که می خوندم فیش برداری کردم، این فیش برداری ها هم برای ماه های آخر که زمان جمع بندی نطالعه است و هم در زمانهای پرتی خیلی خیلی به درد می خورن، مثلا من تو اتوبوس و مارو هم فیش هام رو با خودم می بردم و می خوندم یا برای اینکه ملکه ذهنم بشن مطالب، فیش برداریهام رو به جاهای مختلف خونه که بیشتر تو چشمم بود چسبونده بودم تا حین انجام کارهای خونه هم بتونم درس بخونم و مطالعه داشته باشم حتی من فیش هام رو به دستشویی هم چسبونده بودم تا زمانیکه اونجام هم بی کار نباشم :))
یه کار دیگه هم که کرده بودم هنگام مطالعه صدام رو ضبط می کردم تا زمانهایی که فرصت مطالعه ندارم ، صدام رو میزاشتم و دوباره مباحث برام مرور می شد، یا اینکه شما اگه خودتون نمی تونید اینکار رو انجام بدید می تونید از یکی از اعضای خانواده اتون بخوایید که اینکار رو برای شما بکنند، صداشون رو ضبط کنند و شما در زمانهایی که وقت مطالعه ندارید اون رو گوش بدید شاید اینطوری نتونید متمرکز روی بحث بشید ولی حداقلش اینکه یه کلیتی از اون مبحث یا اون کتاب دستتون نیاد و بعدا زمانی که می خوایید عمیق تر و متمرکز تر بخونید روند مطالعه اتون سریعتر پیش بره
کار خونه، من دو روز در هفته رو به قول شما گذاشته بودم برای یه تمییزکاری دبش :) یعنی کاملا تو اون دو روز یه خونه تکونی اساسی می کردم و بقیه روزها فقط سعیم به این بود که ظاهر خونه رو جمع و جور نگه دارم، اون دو روزم هم سه شنبه ها و جمعه ها بود که جمعه ها دیگه تمییزکاریمون خانوادگی می شد ... اینطوری زمان بیشتری هم برای مطالعه داشتم
کودک، نمی دونم دخترتون لوگو داره یا نه ، لوگو خیلی خوب بچه رو سرگرم می کنه و یه بازه زمانی خوبی به آدم میده، همینطور می شه رنگ انگشتی بهش بدید و ببریدش تو حموم و ازش بخوایید که حموم رو براتون رنگ کنه، این کار هم باعث می شه دخترتون به شدت لذت ببره هم باز یه زمان مطالعه خیلی خوب بهتون میده، و آخر سر هم با یه آب گرفتن کل رنگها میره و حموم تمییز می شه، با گل بهداشتی هم می شه اینکار رو کرد و باز دخترتون رو ببرید حموم و ازش بخوایید با گلش اینجا بازی کنه یا تو یه تشت آب و کف درست کنید و بزارید خودش با درست کردن حبابهای کفی لذت ببره یا اینکه یه کارتن خیلی خیلی بزرگ بگیرید طوری که دخترتون توش جا بشهو  بزارید تو حمام یا اتاق و ازش بخوایی کل کارتون رو نقاشی کنه یا با همون کارتن بازی کنه اینم زمان خوبی بهتون میده یا بازی ها و کارهای اینچنینی دیگه ...
غذا، حقیقتش منم برنامه غذایی مثل برنامه شما ریختم ولی به دلایلی اصلا توش موفق نبودم، برای همین یه برنامه دیگه ریختم و این خیلی بهتر و موفق تر بود، اونم اینکه با همسرم نشستیم تمام غذاهایی که دوست داریم و تمام غذاهایی که برای بدن مفید هست رو اعم از نانی و برنجی نوشتیم بعد هر پنجشنبه برای هر وعده هفته آینده قرعه کشی می کنیم و همون روز پنجشنبه میریم و وسایل غذاها رو می خریم، اینطوری هم در وقت صرفه جویی می کنیم هم اینکه دیگه دقیقا می دونم چی باید هر روز درست کنم و همینکه مواد مفید و مورد نیاز بدنمون رو هم در طول هفته می خوریم
راستش حدیث کسا صبح ها و سوره واقعه شب ها و توسل به حضرت زهرا هم خیلی برای وسعت زمان و زیاد شدنش و کلا وسعت و زیاد شدن هر چیزی اعم از مادی و معنوی کمک می کنه
بعد من کارهای ریز دوخت و دوزی یا درست کردن وسایل رو همیشه تو زمان مرتیم می ذاشتم که نخوام براش یه زمان جداگانه مشخص کنم که اونم وقتم رو بگیره، یعنی مثلا اگه می خواستم دکمه قبا آقا سید رو بدوزم یا شلوارش رو درست کنم یا میزهای دیگه رو همیشه زمانهایی که کسی بهم تلفن میزد یا خودم به کسی زنگ میزدم اینکار رو انجام میدم که زمانم هدر نره
وای چقدر حرف زدم، ببخشید واقعا :)
امیدوارم که همیشه موفق باشی و بهترین رتبه رو بیاری 

پاسخ:
سلام عزیزم

نقل شده علامه حسن زاده املی با همین تایم دسشویی مثل شما زبان فرانسه رو یاد گرفتن :)

متاسفانه دیگه فرصت ضبط صدا رو ندارم :/ البته دور اول مطالعه که کلی خوندنه رو پشت سر گذاشتم 

اره پیشنهادات بازیتون خیلی خوبه. البته فاطمه تازه نم نم داره ترسش از حموم میریزه. یه بارم 5 دقیقه با رنگ انگشتی تنهاش گذاشتم از نوک پا تا وسط قفسه سینه رو به صورت یکدست رنگ زده بود :))  ولی باز میرم تو کارش و سایر پیشنهادات بازی که فرمودید

منم برنامه غذاییم این نیست دیدم خیلی مبسوطه گذاشتم. برنامه ما خیلی غذاهاش محدود بود اخه :)) چون وعده نهار نداریم فقط شامه


چه توصیه خوبی برای زیاد شدن مادی و معنوی، خیلی بهش نیاز دارم 

خوشبختانه اقای ما دکمه قباهاش تا الان نیافتادن :)))

ببین خیلی لطف کردی که انقدر نوشتی. خیلی لطف کردی

ممنونم ازت. ان شاء الله شما هم همیشه موفق باشی عزیزم
۱۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۲۹ مامانِ معصومه
-شما عزیزی خواهر.
-من که همه آرزوم اینه که هفته ای یه بار حداقل توی هوای صحن و سرای خانم نفس بکشم...شما دعا کنید بلکه بشه
-نه طلبه نیستن.ولی هم طلبه ها رو دوست دارن و هم اینکه پسر طلبه اند
-نه غیر حضوری نداره ولی من چون این درسا پیش نیاز هستن و میخوام ان شاالله با بچه های غیر حضوری شیراز پاسشون کنم و بعد هم به حوزه شیراز انتقالی بگیرم
-نه دختر اقای حداد نیستن.یکی دیگه از عروس های اقا.شاید عمومی گفتنش درست نباشه اگر خواستی بعدا تو خصوصی بهت میگم.
-میگم خوبه الان یکی از طرف حوزه بیاد اینجا خطاب به من بنویسه :تو که احکام نمیتونی حفظ کنی و عربی ات هم در حد صرف فعل ماضی اونم از نوع غیر معتل، آبت نبود نونت نبود حوزه اومدنت چی بود؟خخخ
اخراجم نکنن.گناه دارم
پاسخ:
ان شاء الله خیلی زود عزیزم
خیلی هم خوب 
گفتم منم می خوام فلسفه تعلیم و تربیت بخونم؟ :دی  ان شاء الله حوزه شیراز خوب باشه براتون
چون دختر اقای حداد مدیر یکی از مدارس هستن گفتن شاید ایشون باشن چون حقیقتا مدیر مدرسه شغل زمان بریه و از این حیث برام خیلی جالبه که لروس اقا ضمن داشتن فرزند شاغلن

:))) نه نمیگن، گفتنم بگو اومدم حوزه یادشون بگیرم

عزیزم :))
۱۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۸ ملکه بانو
یه نکته ای یادم اومد نگفته بودم
لباس شستن تو روز جمعه فقر میاره.
پاسخ:
ممنون از یاداوریت عزیزم
سلام از برنامه تون ممنونم.
من دکتری قبول شدم تهران. خودمون شهرستان زندگی می کنیم. محل کارم ماموریت تحصیلی با حقوق رو میده . یه پسر 3 ساله دارم. دکتری نهایتا دو روز کلاس داره 1 سال یا 1.5 سال. با این وضع منم میتونم یه شب پیش بچه ام نباشم؟ همسرم پیش بچه میمونه و روزها مادرشوهرم یا مادرم نگه میداره و یا دو روزی میذاریم مهد؟
به نظر شما چیکار کنم؟ سخت نیست؟
۲۳ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۵۲ رویاهای زیبا
با سلام مطالبتون رو خوندم خوش به حال شما و انگیزه بالاتون.من یه پسر2ساله دارم به دلیل انتقال مکان از یه شهربزرگ به شهر کوچک واز دست دادن کارم دوست دارم درس بخون چون دیپلم هستم ووخیلی دلم میخواد لیسانس بگیرم .اما چون بچه دوم رو هم میخوام و ممکن بزارم بچه دار شم سر دو راهی قرار گرفتم .یه راهنمایی میخوام.ایا میتونم بعداز بدنیا اومدن بچه دوم درس بخونم و مدرکم رو بگیرم واقعا هیچ کسی رو ندارم که درست راهنماییم کنه .یا اخر سر دو دل میشم و سردرگم.کسی پیشنهادو راهنمایی داره بهم بده.
درضمن واقعا خیلی دوست دارم مدرکم رو بگیرم ولی شرایطش فراهم نشده یا نتونستم ثبت نام کنم پول دانشگاه آزاد هم گرون هست.
۱۲ مهر ۹۶ ، ۰۹:۰۳ مامان علی
سلام 
من یه خانم خونه دارم 
با دوتا بچه یه 5ماهه و یه کلاس اولی  زمانی که حامله بودم کارشناسیمو تموم کردم یعنی فردای زایمان اخرین امتحان کارشناسی بود که با یه زحمتی تمومش کردم 
و بعد اون کلن درس رو کنار گذاشتم تا بسرم رو بزرگ کنم 
البته دوره حفظ قران رو رفتم و کمی حفظ کردم م
میخوام در جواب اون خخانومی که میگن درس خوندن برا بچه دارها ضرورت نداره بگم مثل منی که درس نخوندم تا بچمو تربیت کنم  اصلا موفقیت چندانی کسب نکردم بنظرم یه ادمی که هدف داره و وقتش براش خیلی ارزشمنده توی همه کار بهترین استفاده رو میکنه تا بتونه به تمام هدف هاس برسه تا اینکه یکی مثل من که همه چیزو کنار گذاشته ومیخواست فارغ البال فقط بچه تربیت کنه اگه اینجور بود اکثر خانومایی که اطرافمون میبینیم که خونه دارهم هستند باید بهترن بچه ها رو داشته باشند که اصلا این طور نیسن و عکس این مسیله صادقه میبنم افرادی که مشغول تحصیل بودن وهم خودشون وهم بچه هاشون از امثال ماها موفق تر هستن چون همه چیزشون روی اصول و برنا مه ریزی شده بود 
میخوام به اون خانوم بگم عذاب وجدان نداشته باشین و بدونید به احتمال زیاد زندگی موفقتری نست به امثال ماها دارین 
البته خودم هم تصمیم گرفتم با  داشتن دوتا بچه ان شالله دوباره شرزوع کنم و کنکور بدم وان شالله و با لطف و یاری خدا بزشکی بخونم 
ترو خدا برام دعا کنین 
راستی خیلی دلم برا حرم حضرت معصومه تنگ شده حتمن نایب الزیاره ما باشید و التماس دعای مخصوص دارم 
سلام عزیزم ،منم دو تا دسته گل کوچیک خدا بهم داده و شرایطم شبیه شماست....خیلی دنبال یه برنامه ریزی خوب بودم، ممنونم از اینکه این پست و گذاشتی...
همیشه میخواستم بدونم این خانوم های موفق چجوری برنامه ریزی میکنند
سپاسگزارم از شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی