قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

این شهر آرام، این شهر عجیب...

يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۲ ب.ظ

رفتم داروخانه قرص بگیرم. دکتر داروخانه مرد ریش سفیدکرده ای بود. پرسیدم : قرص زینک پلاس داربد؟ 2تا جعبه قرص اورد و شمرده شمرده با حالتی پدرانه گفت: ببینید این خارجیه قیمتش 47 هزار تومنه، و این یکی ایرانیه قیمتش 20 هزار تومنه، اما اون چیزی که تو این هست دقیقا تو همین هم هست، فقط به خاطر گمرگ گرون شده. از اینکه حاضر شده بود از سود بیشتر چشم پوشی کند توی دلم خوشحال و متعجب شده بودم. گفتم: شما ایرانی رو بدید، من سعی می کنم کالای ایرانی مصرف کنم. لبخندی دوید توی صورتش و بدون اینکه سرش را بالا بیاورد یک ورق قرص دراورد و ماشین حساب را گذاشت جلویش تا قیمت را حساب کند. گفتم یه ورق دادید؟ یه بسته کامل می خواستم. با همان ارامش قبلی که سعی در توجیه کردنم داشت گفت: این 20 تا دونه داره، همین رو روزی یک دونه و نه بیشتر بخورید، بعدش هم هفته ای یک سیخ کباب جگر بخورید، به جای نمک تصفیه شده هم نمک دریای مرغوب استفاده کنید کامل کم خونی تون از بین می ره. هنوز نتوانسته بودم ماجرا را هضم کنم کارت عابر را روی پیشخوان گذاشتم و گفتم: پس لطفا یه ژل دندون بدید و به فاطمه اشاره کردم و ادامه دادم: داره 8تا دندون هم زمان درمیاره، خیلی اذیت میشه. مکثی کرد و گفت: امممم ژل البته برای بزرگسالاست باید خیلی کم بزنید. بعد قاطع تر و با همان لحن پدرانه که من همه ش منتظر بودم اول جمله اش بگوید باباجان! توضیح داد: خود همین درد کشیدن موقع دندون دراوردن برای سیستم ایمنی بدن و رشد اون مفیده. نبرید بهتره
گفتم: شما همین طوری بکنید که همه داروهاتون می مونه، فروش نمی ره. حین اینکه کارت عابرم را از روی پیشخوان برمی داشت گفت: روزی من رو که مشتری ها نمی دن، روزی من رو خدا می ده، رمزتون چنده؟ توی دلم گفتم: قد افلح المومنون

پ ن1: " به راستی که مومنان رستگار شدند" سوره مومنون آیه 1
پ ن 2: البته گل رو آقامون خریدن

 

تیرماه نود و پنج

قم آرام

۹۵/۰۹/۲۸
سهیلا ملکی

نظرات  (۲۱)

۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۰۰ ساجده ابراهیمی
خواهرم پست تکراری چرا خب؟
پاسخ:
از اون جایی که هیچ جا برا ادم یا برا ما وبلاگ نمیشه گفتم اگه یهو زدم اینستا رو حذف کردم اون پستایی که دوستشون داشتم مونده باشن
۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۰۰ شبگیر ‌‌‌
یعنی داریم از این آدما؟ :)
پاسخ:
اره خدارو شکر کم نیستن هنوز
اخعی چه مهربووون 
من چند وقت پیش ۳ ماهِ تموم خون ریزی داشتم ، دکترم نگران شده بود برای کم خونی... تو اون مدت من خیلییی خوب تغذیه میکردم و مصرف گوشتم رو برده بودم بالا... (در حالت عادی من در ماه بیشتر از ۳ یا ۴ بار گوشت مصرف نمیکنم )
هبچ قرص آهن و مکملی هم نخوردم... آزمایش دادم هموگلوبینم در حداکثر نرمال بود ، آهن خونم نرمال بود...و دکترم میخندید میگفت تو چه کردی بی دارو بالا حفظ کردی آهنت رو :))) 
جگر رو حتما حتما خیلیییییییی خوب بپز... اگر فقر آهن داری بهترینش مصرف گوشته، جگرم همون هفته ای یه بار یه سیخ... من گوشت بار میذاشتم تو هفته ۲ بار این جورا...
نوروبیون هم خیلی خوبه تزریق کن به خون سازی کمک میکنه... 
الهیییی قربون نینی و دندووووناش 😍 نمیدونستم ژل هست واسه این کار 

پاسخ:
ممنون دکترجان بابت توضیحاتت

زنده باشی عزیزم :)

زنده باشیم دندونای نی نی شما رو ببینیم :**
گل در کنار قرص :)) ترکیب عجیبیه :دی
چه آدم خوبی :) اینقدر دوست داشتنی ان اینا :)) 
پاسخ:
یه جوریه که وارد داروخونه میشه ادم ، کلی حال خوب میگیره

یه اخلاقی هم داره 25 تومن بقیه پول رو حتما باید پس بده
واقعا درمان ک خونی این بود؟
به به!
خدا خیرش بده.
پاسخ:
راستش من کامل نخوردم
ولی یک مدت هفته ای یک سیخ جگر رو خوردم
شیره خرما و انگور رو وارد سبد غذایی کردم
و دیروز که جواب ازمایش گرفتم گفت کم خونی نداری

البته ما چای سیاه که گفته میشه اهن رو از بین میبره مصرف نمی کنیم
چه آقای خوب و منصفی :)


پاسخ:
اره ^_^
۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۴۲ تبارک منصوری
چقدر دوست داشتنی :))

پاسخ:
:))
یه لبخند آروم آروم با خوندن پستت روی لبم نشست :)
البته اگه اوراژل رو برای گل دخترت میخری، اجازه بده وفتی علائم سرماخوردگی و بی قراری پیدا کرد و روی لثه اش متورم شد بزنی، این جوری ظرف 24 ساعت دندونش درمیاد :)
پاسخ:
چشم دکترجان
ان شاالله دندونای بعدیش :)
یا دندونای بچه بعدی :))
۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۳:۳۲ دچــ ــــار
چه نگاه خوبی داشتید 
احسنت :)
پاسخ:
زنده باشید
۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۴ خانوم فاف
آدم های خوب...
حال آدم خوب میشه از وجود این آدما :)
پاسخ:
بله واقعا
واقعا آدم حالش خوب میشه با دیدن بدنگان خووب خدا :)
پاسخ:
بله :)
و نفر قبلی هم دقیقا نظر شما رو داشت :))
۲۹ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۸ پرستو مهاجر
سلام.خدا خیر و برکت و تن سالم بهشون بده.میشه خواهش کنم ادرسشو بدین.شدیدااااااا یه داروخانه ی با وجدان نیازمندم.
پاسخ:
سلام
البته ما قم هستیم

به دردتون می خوره؟
۳۰ آذر ۹۵ ، ۰۶:۴۷ پرستو مهاجر
بله.بله.زیاااد.منم هستم
پاسخ:
به به خیلی هم عالی

پردیسان. خیابان شهیدان تقوی. نبش سه راهی جام جم( هزاره هشتم) 
۳۰ آذر ۹۵ ، ۱۳:۰۴ آقای سر به هوا ...
چقدر مرد بوده خداییش .
باید دستشو بوسید .
پاسخ:
بله واقعا

فکر می کنم اگر شما هم داروساز بودید همین موقعیت رو خلق میکردید
ازتون خیلی ممنونم.واقعا انسان شریفی بودن
پاسخ:
از من چرا :)

بله واقعا
۰۱ دی ۹۵ ، ۱۴:۱۲ سیده طهورا آل طاها
سلام بانوی خوش قلم. زیبا می نویسید. خدا بخواهد بیشتر باهم آشنا میشویم. 
با افتخار لینک شدید
پاسخ:
سلام بانوی بزرگوار

البته من چند سالی هست افتخار اشنایی با قلم شما رو دارم
ان شاالله لایق چیزی که می فرمایید باشم
عالی نوشتید.
انتشار خوبی های پنهان یک ارزش بزرگ است.

چنی پیش نوشته ای داشتم به نام تاکسی های اخلاق. اگر مایل بودید مطالعه بفرمایید. 

http://nayebebayan.blog.ir/post/99/
پاسخ:
ممنون
بله
ممنون از اینکه لینک رو قرار دادید
۰۳ دی ۹۵ ، ۲۱:۴۶ ملکه بانو
وای چه پیرمرد باحالی بود. خدا این جور آدما رو زیاد کنه
پاسخ:
واقعا

آمین
۰۴ دی ۹۵ ، ۱۹:۱۳ من عاشق زندگی با طلبه ام
سلاااام.برام جالب بود ادرس رو مرحمت میکنید؟؟
خدا توفیق دهد چند صباحی ست شده ایم همسایه بی بی جانم حضرت معصومه( س)
پاسخ:
سلام

به به خیلی هم عالی

پردیسان. بلوار شهیدان تقوی. نبش سه راهی جام جم ( هزاره هشتم)
۰۶ دی ۹۵ ، ۱۲:۱۷ خورشید بانو
اخ که عاشق این آدمهام . یادت میندازن دنیا هنوز هم جای قشنگی هست 
پاسخ:
الحمدلله جایی که هستیم از این ادما زیاده
یه حال خلسه دلچسب به آدم دست میده با خوندن این نوشته..
هنوز میشه به این دنیا امیدوار بود..
جزاکم الله خیرا سهیلا جان!
پاسخ:
حرکت بعدی آقای دکتر رو پس حتما بیام بگم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی