قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلیشه» ثبت شده است

وای راستی یادم نره! من یه کادوی تولد بهت بدهکارم، یه بار برام کادوی تولد خریدی.
این حرف را یکی از دوستانم گفت. خیلی صمیمی نبودیم اما چون دوستش داشتم برایش لباسی را کادو پیچ کردم که تازه خریده بودم. چون خیلی آن لباس را دوست داشتم تصمیم گرفتم به او که دوستش داشتم هدیه کنم. خب او اصلا این را درک نکرده بود و نگاهش به هدیه دادن کاملا مبادله ای و تکلیف محور بود. چندین بار دیگر این اتفاق برایم افتاده است. با ادم هایی برخورد دارم که سعی می کنند برای تولد، جشن ازدواج، سیسمونی و ... کادویی تقریبا همان قیمت کادوی دریافتی از طرف مقابل را تهیه کنند. یا اگر می توانند ظاهرا در همان حد ولی ارزان تر. یعنی هدیه که قرار بود نشانی از محبت باشد رفته رفته در تعاملات روزمره به وظیفه ای اجباری کسالت بار تبدیل شده است که از بار عاطفی تهی است. این می شود که تو خانه هامان کلی هدیه ی دریافتی داریم که دوستشان نداریم و منتظریم بدهیم به کس دیگری که وظیفه هدیه دادن را جبران کرده باشیم. این که راه خلاصی از این وضعیت چیست را نمی دانم اما تصمیم دارم شروع کنم به تهیه لیستی از هدیه هایی که می توان داد با این نگاه که صرفا هدفمان خوشحال کردن طرف مقابل باشد. هدیه هایی که ارزششان با پول سنجیده نشود. اولین هدیه هم قرار است...
خب الان یادم امد که جناب اقای همسر اینجا تشریف دارند و قرار نیست از چگونگی هدیه مطلع شوند :)
چند وقتی بود فکرم درگیر همین مساله کادو دادن اجباری بود تا اینکه چند روز پیش بسته ی پستی مادرم، هدیه به فاطمه رسید. تل+ چوب شور و چوپ کنجدی و پفیلا. خوراکی های مورد علاقه فاطمه.
خب می شود اسم این را یک هدیه فوق العاده نذاشت؟!

 

نهم اسفند نود و چهار

هدیه

۱ نظر ۲۰ آبان ۹۵ ، ۱۹:۴۳
سهیلا ملکی