قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

چرا خودمان را دوست نداریم؟

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ
 

 

نه دختر خوب نیست پسر خوبه. اگه ادم 4تا هم پسر پشت سر هم بیاره باز خوبه اما 2تا دختر پشت سر هم ناراحت کننده س. من که پسرم رو بیشتر از دخترم دوست دارم. اح دختر چیه.

این ها را کی شنیده ام؟ در خوابی مربوط به 1400 سال پیش که اسلام تازه ظهور کرده بود؟ در قرون وسطی؟ زمان قاجار؟ نه! همین هفته

کجا؟ در یک روستای عقب مانده پشت کوه ها که هنوز کشف نشده؟ بین چند زن که نشسته بودند و توی کوچه سبزی پاک می کردند؟ در مهمانی بین چندتا مرد لندهور زن ستیز که ضعیفه شان را فرستاده اند برای قلیانشان زغال سرخ کنند؟ نه! در یک مرکز خصوصی و شیک آمادگی برای زایمان

از چه کسانی؟ چند مرد؟ چند پیرزن متعلق به اوایل 1300 هجری شمسی؟ نه! از چند خانم پا به ماه

تحصیلاتشان چه بود؟ یکی شان انقدر تحصیلات داشت که در یک آزمایشگاه پزشکی کار می کرد. دیگری معلم بود. یکی سال آخر مامایی بود. یکی که تحصیلاتش را متوجه نشدم خانم سانتی مانتالی بود که پایش را روی پایش انداخته بود و مدام با سر و صدای زیاد سوییچ توی دستش را اینو و آنور می کرد و آدامس می جووید.

این حرف ها در زمان استراحت بین 2 کلاس رد و بدل شد. عکس العمل من چه بود؟ فقط هاج و واج نگاه می کردم و به این فکر می کردم این فضا واقعی است؟ لااقل 4 نفر از خانم های کلاس فرزندشان دختر است یعنی انقدر ناراحتند؟

گفتم نمی توانم درکتان کنم. برای مثال من عقیده دارم فرزند اول خانواده بهتر است دختر باشد چون تربیت فرزند راحت تر می شود دلیل شما برای اینکه انقدر اصرار اشته باشی پسر بهتر است چیست؟ چون قرار است با پدرش برود سر زمین کشاورزی کار کند یا اینکه زودتر بزرگ شود و دام ها را به صحرا ببرد؟

گفتند ببین اگر 4 پسر پشت سر هم بیاوری ناراحت نمی شوی اما گر فرزند اول دختر باشد و دومی هم دختر بشود همه ناراحت می شوند. گفتم اما من خیلی دوست دارم 4تا دختر پشت سر هم داشته باشم و دختران رمان زنان کوچک توی ذهنم مجسم شدند. یکی خودش را به نشنیدن زد. یکی عاقل اندر سفیه خندید. یکی با دستش حالت خاک بر سرت ایجاد کرد و گفت خدا بهت بده!

دوست داشتم لااقل کسی بگوید چون حقوق زنان پایمال می شود و زن بودن سخت است و از این دست حرف اما کلا فضای فکری شان جور دیگری بود. گفتم هرچند با وجود دلایلی برای ترجیح اینکه فرزند اول دختر باشد یا پسر یا بچه ها چه جنسیتی داشته باشند، برای مادر چه فرقی می کند؟ حتی اگر ظاهرش اینطور باشد باز آخر آخرش مادر همه بچه ها رو دوست دارد.

خانمی که معلم بود دختر 8 ساله اش را نشان داد و گفت: نه من هم اول اینطوری فکر می کردم. اما وقتی بعدش پسرم به دنیا اومد_ و به پسر 6 ساله اش اشاره کرد_ دیدم نه! اصلا پسره رو خیلی بیشتر دوست دارم. به ذختر 8 ساله ای که بهم نگاه می کرد و از خجالت لبخند می زد نگاه کردم و تنم یخ شد.

خواستم ادامه ندم اما فقط برای اینکه دختر بچه بشنود گفتم: اما من و همسرم خیلی خوشحالیم که دختر داریم هرچند اگر پسر داشتیم هم خوشحال می شدیم چون اون ها بچه های ما هستند.

ما زن ها واقعا انقدر دوست نداشتنی هستیم؟

....................................................................................

"پ ن1: و چون یکی از آنها را به فرزند دختر مژده آید از شدت غم حسرت رخسارش سیاه شده و سخت دلتنگ می‌شود و از این عار روی از قوم خود پنهان می‌دارد و به فکر افتد که آیا آن دختر را با ذلت و خواری نگه دارد یا زنده به خاک گور کند (عاقلان) آگاه باشید که آنها بسیار بد می‌کنند." (سوره نحل آیات 58 و 59(

پ ن2: قبلا همپستیدر همین رابطه نوشته بودم اما این تجربه واقعا عجیب بود

پ ن3: آدم دختر بچه ی 8 ساله و پسر بچه 6 ساله را میاورد سر کلاس زایمان طبیعی؟!

 

۹۳/۱۱/۰۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی