قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

قاب زندگی

یک زن هستم در قاب زندگی

سورپرایز

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۸۹، ۰۷:۳۰ ب.ظ
 
دیروزسر سفره نهار داشتیم اخبار ساعت ۲رو نگاه میکریدم که مراسم اعتکاف رو نشون داد ومن تازه یادم افتاد که یادم رفته ثبت نام کنم

 

مامانم خواست دلداریم بده گفت:بهتر!چیه هنوز نیومده میخواستی بری

میدونستم که فقط واسه دلخوشی من این حرفو میزنه

غذا کوفتم شد.رفتم تو اتاقم و سعی کردم به هیچ چیز فکر نکنم.تقصیر خودم بود.اعتکاف امسال پر

.

.

.

.

.

.امروز یکی از آشناهامون که طلبه ست زنگ زد و گفت:شما میای اعتکاف؟من ۱کارت سهمیه دارم.

اینجوری شد که الان من نشستم و تند تند دارم تایپ میکنم.عجله دارم.باید برم وسایلمو ببندم.

خدا جونم مرسی.سورپرایز خفنی بود.

۸۹/۰۴/۰۳
سهیلا ملکی

اعتکاف

دوست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی